️هدف از کنش بهتر کردنِ اوضاع و جایگزین کردنِ وضعیتِ موجود با وضعیتی بهتر است. اگر تغییر منجر به ارزشِ مثبتی شود، آن را «سود» مینامیم و اگر ارزشِ آن تغییر منفی باشد، آن را «زیان» میگوییم. این ارزش کاملاً ذهنی است و نمیتوان آن را اندازهگیری کرد. شما تنها میتوانید در خصوصِ بیشتر بودن یا کمتر بودنِ آن سخن بگویید.
✏️این ارزش تنها زمانی قابلِ سنجش است که اشیاء در بازار در برابرِ یک پولِ واحد موردِ مبادله قرار گیرند. اما این کنش به خودیِ خود حائزِ هیچ گونه ارزشِ ریاضیاتی نیست. اما احتمالاً خواهید گفت که این سخن با تجربهیِ هر روزهیِ شما موافقت ندارد. بلی، اما علتِ آن این است که محیطِ اجتماعیِ ما تا زمانی که امکانِ مبادلهیِ اشیاء را در ازایِ یک ابزارِ مشترک به نامِ پول فراهم میآورد، انجامِ محاسباتِ کمّی را امکانپذیر میسازد.
✏️هنگامیکه اشیاء در برابرِ پول معاوضه میشوند، استفاده از اصطلاحاتِ پولی برایِ محاسباتِ اقتصادی امکانپذیر است، اما این امکان مشروط به تحققِ سه شرطِ زیر است:
1⃣نه تنها مالکیتِ تولیدات باید خصوصی باشد، بلکه مالکیتِ ابزارِ تولید نیز باید چنین باشد [در سوسیالیسم مالکیت ابزار تولید دولتی (جمعی) است]
2⃣باید تقسیمِ کار وجود داشته باشد؛ به این معنا که محصولاتی برایِ نیازِ دیگران تولید شود؛
3⃣باید مبادلهیِ غیرِمستقیم در ازایِ یک پولِ مشترک برقرار باشد.
اگر این سه شرط برقرار باشد، رویِ هم رفته میتوان ارزشهایِ کمّی را، البته نه به دقتِ کامل، به دست آورد.
✏️ این اندازهگیریها دقیق نیستند، چرا که به آن چه که در دیروز و در گذشته اتفاق افتاده است، ارتباط دارند. صورتهایِ مالی ممکن است ظاهرِ دقیقی داشته باشند، اما حتی ارزشِ پولیِ یک موجودی به ارزشِ «خیلی دلار» ارزشِ ذهنیِ انتظاراتِ آینده است؛ ارزشِ تجهیزات و دیگر داراییها نیز ذهنی است.
مشکلِ واقعیِ تورّم این است که تورّم سببِ ابطالِ این محاسبات شده و از این رهگذر مشکلاتِ ناگواری را به بار خواهد آورد.